تاثیر نمایش خلاق بر مهارت‌های اجتماعی و زبان گفتاریِ کودکانِ ناتوان در یادگیری

تعداد بازدید:۵۶

«تاثیر نمایش خلاق بر مهارت‌های اجتماعی و زبان گفتاریِ کودکانِ ناتوان در یادگیری»[1]

نویسنده: ری‌ ایدلا کروز[2]

تحقیق حاضر بر دو گونۀ رشد دلالت دارد که برای موفقیت کودکانی با ناتوانی‌های یادگیری اهمیت دارد. یکی تمرکز بر مهارت‌های زبان‌شناختی، صورت‌هایی که کودکان را در وضعیت نیازهای خاصی قرار می‌دهند. دیگری توافق در پژوهش بر سر این نکته که کودکان معلول ذهنی نوعا فاقد مهارت‌های اجتماعی لازم برای ارتباط چشم در چشم و شاگرد معلمی هستند، ارتباطاتی که معمولا بر موفقت در مدرسه تاثیر دارند. در حالیکه استفاده از نمایش برای ارتقا رشد زبان‌شناختی و اجتماعی در تعلیم و تربیت استثنایی تاریخچه‌ای از طرفداری عالمانه دارد، هیچکس تاکنون با آزمایشی ملموس این اندیشه را نیازموده است. این پژوهش با کمک هفتاد معلم پرورشی متخصص و شاغل انجام شده که به تعریف مهم‌ترین و دشوارترین مهارت‌های اجتماعی کودکان معلول ذهنی کمک کرده‌اند. آنچه اساسا آن را به مرحله تحلیل عناصر ارتقا داد، تشخیص چهار دسته از رفتارها و مهارت‌ها بود که برای موفقیت در کلاس درس اهمیت داشت:

  • رفتار مودبانه با دیگران، عذرخواهی هنگامی که اعمال فر به حق دیگران تجاوز کرده و یا آن‌ها را ناراحت کرده باشد.
  • کنترل بر خود یا مهار نفس، پیدا کردن شیوه‌های قابل قبول برای استفاده از وقت آزاد، هنگامی که فرد کارش را تمام کرده است.
  • تمرکز، نادیده گرفتن مداخلات ناظران در مدت انجام کار کلاسی.
  • متابعت اجتماعی، پیروی از دستورالعمل‌های نوشته شده.

سی و پنج دانش‌آموز با ناتوانی‌های یادگیری از دو مدرسه شهری که مراکز گفتاری دارند، انتخاب شدند. آن‌ها پنج تا یازده ساله بودند و زمینه‌های فرهنگی و قومی مختلفی داشتند. بیست و یک دانش‌آموز در گروه آزمایش و چهارده دانش‌آموز در گروه کنترل قرار گرفتند. این تقسیم‌بندی را مدرسه انجام داده بود. طرح تست قبل و بعد از فعالیت با گروه‌ها بود. گروه آزمایش به مدت دوازده هفته و هر هفته چهل دقیقه درگیر فعالیت‌های نمایش خلاق شدند و هر سه جلسه به یکی از چهار گروه مهارتی بالا اختصاص یافت. برنامه‌های نمایشی جداگانه‌ای با هدف‌های معمول به طور موازی برای دانش‌آموزان با ناتوانی‌های یادگیری تحت آموزش‌های مقدماتی و متوسطه، طراحی و اجرا شد. این فعالیت‌های نمایشی با توجه به چهار دسته مهارت اجتماعی اساسی طراحی شده بودند، به طور مثال در یک بخش سه هفته‌ای بر رفتار مودبانه بدون کلام و تشخیص این مطلب که رفتار فرد به کودک دیگری لطمه زده، تاکید شده بود. عمل نمایش در این بخش تقویت توان پوزش‌خواهی بود. بچه‌های گروه مقایسه به طور معمول و هفتگی تحت درمان ربانی قرار گرفتند. مهارت‌های زبان دانش‌آموزان قبل و بعد از دورۀ استفاده از آزمون رشد زبان (TOLD) برآورد شد. از مقیاس توانایی اجتماعی والکر مک کونل همراه با تست ویژه بیان شفاهی و زبان و مقیاس‌های مهارت‌های تطبیق با مدرسه (SLS) استفاده شد. مقیاس‌های درون این برآورد مهارت‌های اجتماعی با چهار دسته رفتار اجتماعیِ اولیه‌‌ای که در بالا مشخص شد، منطبق گشتند. در دو هفته پس از این برنامه و نیز در هشت هفته بعد از آن اندازه‌های پساآزمون به کار گرفته شدند تا تاثیرات پایدار را محک بزنند. علاوه بر اندازه پیش‌آزمون و پس‌آزمون، با انجام مصاحبه‌هایی تجربه‌ها و نتیجه‌گیری‌های دانش‌آموزان در گروه نمایش مورد بررسی قرار گرفتند. محققان از تحلیل واریانس برای تفاوت‌های گروه آزمایش در دستاوردهای گوناگون اندازه‌گیری پیش‌آزمون و پیش تا پس‌آزمون استفاده کردند. کودکانی که در برنامه نمایش خلاق شرکت داشتند، در هر چهار دسته رفتار اجتماعی، مهارت‌های اجتماعی خود را بیش از دانش‌آموزان گروه کنترل افزایش دادند. آن‌ها همچنین در قیاس با گروه کنترل مشخصا از بیان شفاهی در زبان به سطح بالاتری ارتقا یافتند. مهارت‌های دریافت زبانی (فعالیت‌های تفسیر گفتار شفاهی دیگران) در مقایسه تحت تاثیر برنامۀ نمایش قرار نگرفت. در حالیکه این نتایج شواهدی از تاثیرات مفید فعالیت‌های نمایش بر مهارت‌های اجتماعی و زبانی دانش‌آموزانی که ناتوانی‌های یادگیری دارند، فراهم می‌کند، ممکن تست تکمیلی مهم‌ترین عنصر طراحی تحقیق به حساب بیاید. در مقایسه با بسیاری از تحقیقات که عملیات را در مرحله پسابرآورد متوقف می‌کنند، این تحقیق تاثیرات پایدار را تا دو ماه بعد نیز می‌سنجد. همۀ اندازه‌گیری‌های بعدیِ مهارت‌های زبانی و اجتماعی برای گروه تئاتر به طور مرتب در این مدت صورت می‌گرفت. هنگامی که از بچه‌ها پرسیدیم که در این تجربه چه چیزی آموختند، همه به دفعات از جنبه‌هایی از رفتار مودبانه و روابط هماهنگ با هم‌سالان خود سخن گفتند. دانش‌آموزان همچنین گزارش کردند که درس‌های نمایش، شنیدن و صحبت کردن آن‌ها‌ را بهبود بخشیده‌اند.

ملاحظاتی در باب موضوع

مهم‌ترین ملاحظه این است که این تحقیق نخستین آزمون تجربی چشمگیری است که در زمینۀ نمایش خلاق در ارتباط با رشد درسی و اجتماعی کودکانِ ناتوان در یادگیری گزارش شده است. از نظر تاریخی، مطالعات پژوهشی متمرکز بر کودکانِ ناتوان در یادگیری از کمبودهای زبانی به عنوان بارزترین ویژگی کودکان این گروه استفاده می‌کردند. به علاوه بسیاری از این تحقیق‌ها می‌پذیرند که دانش‌آموزان ناتوان در یادگیری باید مهارت‌های اجتماعی خود را برای تعامل موثرتر با دیگران تنظیم کنند تا توسط همسالان پذیرفته شوند و این تجربه شواهد کمی محکمی ارائه می‌دهد که بر اساس آن‌ها مهارت‌های زبانی و اجتماعی، هر دو از طریق برنامه نمایش خلاق افزایش یافته‌اند.

شرح و تفسیر

اهمیت این بررسی و تحقیق که به طور کلی یادگیری را به هنرهایی برای توسعۀ نیازمندی‌های ویژه اجتماعات ربط می‌دهد، با این واقعیت قابل درک است که تقریبا هشت درصد دانش‌آموزان ابتدایی و متوسطه در برنامه‌های تربیتی استثنایی ثبت‌نام کرده‌اند. اکثریتی از این کودکان ناتوانی‌های یادگیری مشخصی دارند (2/2 میلیون نفر از 3/4 میلیون دانش‌آموز استثنائی). این پژوهش از گروه‌های آزمایش و کنترل استفاده کرد و برآورد را با آزمون‌های استاندارد و اندازه‌گیری رشد اجتماعی و زبانی پیش برد، این کار همچنین برای ارزیابی مفاهیم و نتایج موضوع‌های حاصل از آزمایش، مصاحبه‌های منظمی انجام داد. همچنین این پژوهش شامل پیوست‌های مفصلی است که فعالیت‌های نمایشی مختلف و نتایج مصاحبه‌های تکمیلی را در آن‌ها توصیف کرده است.

نسبت‌ها به حوزه مربوط

این پژوهش با تمرکز بر تاثیر نمایش بر توانایی‌های بیانی و دریافتیِ زبان گفتاریِ دانش‌آموزان ناتوان در یادگیری سهم منحصر به فردی دارد و به طور مناسبی پایه در حجم انبوهی از ادعاها و پژوهش‌ها در مورد تاثیر نمایش به عنوان محرکی برای رشد زبان گفتاری همه دانش‌آموزان، و نه فقظ دانش‌آموزان ناتوان در یادگیری دارد. دلاکروز به طور مفصل دیدگاه‌های آموزگاران آموزش استثنائی و آموزش عادی را از حیث مهارت‌های اجتماعی مقایسه کرد، مهارت‌هایی که هر دو دسته از این آموزگاران برای دانش‌آموزانِ ناتوان در یادگیری، هم مهم و هم دشوار می‌دانستند. او کار خود را تنها بر مهارت‌های متمرکز کرد که هر دو گروه آموزگاران بر آن‌ها توافق داشتند. بنابراین یافته‌های او با تمایل هر دو گروه توافق داشت.

نقد و نظر

یافته‌های دلاکروز در این مورد که آموزش نمایش می‌تواند مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان ِ ناتوان یادگیری را ارتقا دهد، برای جامعه‌ای که نگران افزایش خشونت در مدارس است، و برای نیاز به فشارهای متعادل برای پاسخگویی به رویکردهای واقع‌گرایانه و موثر در رشد اجتماعی کودکان اهمیت دارند. یک جنبه جالب این پژوهش، هرچند هدف اساسی آن نیست، مقایسه مهارت‌های اجتماعی است که آموزگاران آموزش‌های عادی و استثنایی آن‌ها را مهم و دشوار می‌دانند. یک پژوهش قوم‌نگارانه از نحوه نگرش این دو گروه از آموزگاران به یادگیری دانش‌آموزانی که ناتوانی یادگیری دارند و شیوه‌هایی که در تسهیل ارتقا مهارت‌های اجتماعی آن‌ها به کار می‌گیرند، ممکن است روشنگر باشد. اغلب آموزگاران چالش‌های دانش‌آموزان را با ناتوانی در یادگیری درک می‌کنند و شیوه‌های موثر در تسهیل ارتقا رشد اجتماعی و زبانی را می‌دانند.

 

 

[1] The effects of creative drama on the social and oral language skills of children with learning disabilities

[2] Rey Edela Cruz

کلیدواژه‌ها: نمایش خلاق هنرهای نمایشی کاربردی تئاتر کودک و نوجوان تئاتر کاربردی تئاتر برای آموزش تئاتر کودک