تئاتر میراث
«تئاتر میراث»
تعریفی مناسب برای تئاتر موزه عبارت است از بهرهگیری از تئاتر و فنون تئاتری برای انتقال فهم و آگاهی در زمینه دانش موزهای. تئاتر موزه که به «تئاتر میراث» نیز معروف است، غالبا توسط موزهها با هدف آموزش، افزایش اطلاعات و سرگرمسازی مورد استفاده قرار میگیرد. اما این نوع تئاتر میتواند در باغوحش، نمایشگاه حیوانات آبزی، گالریهای هنری و اماکن تاریخی نیز به اجرا درآید. معمولا بازیگران حرفهای آن را اجرا میکنند و با شخصیتهای تاریخی، عروسک، حرکت و موسیقی به آن تنوع میبخشند. این نوع تئاتر به اشکال متعدد قابل اجراست:
_ تفسیر اول شخص:
فرمی از تئاتر موزه است که در آن بازیگر یا مفسر نقش شخصیتی خاص، که معمولا تاریخی است، ظاهر میشود و با بازدیدکنندگان موزه به تعامل میپردازد، طوری که انگار فردی واقعی مربوط به همان دوره یا فرهنگی است که بازنمایی میکند. گاه بازیگران با استفاده از عروسک نیز روایتگری میکنند، شخصیتهای چندگانه خلق مینمایند و فرهنگهای متنوع را به نمایش میگذارند. فورت لوئیس برگ واقع در ایالت نوا اسکوشای کانادا جایی است که بازیگران با مفسران اول شخص در آن سکونت دارند، درگیر فعالیتهای روزانۀ آن دورۀ خاصاند و برای بازدیدکنندگان فرصت تعامل با گدشته را ایجاد میکنند.
_ تفسیر دوم شخص:
یا همان نقشگزاری، زمانی است که تماشاگران نیز همراه بازیگران یا مفسران ایفای نقش میکنند. مثلا در ایالت ویکتوریا دانشآموزان مدرسهای طی یک روز درسی، همراه با عدهای بازیگر در نقش نوآموزان آستانه قرن جدید ظاهر شدند.
_ تفسیر سوم شخص:
هنگامی است که اجرایی تئاتری به درک مردم از موضوع یا دورۀ زمانی خاصی کمک میکند. در اینجا بازیگر یا نمایشگر تعلیم دیده از لباس، ابزار، نورو جلوههای ویژه برای انتقال حقایق تاریخی یا علمی سود میبرد بی آنکه الزاما شخصیتی را مجسم نماید. مثلا با نمایش شیوه حمل و نقل در محلهای از واشنگتون دی سی، زندگی در دهۀ 1950 آمریکا را نشان میدهند.
بازسازی لحظههای تاریخی که به صورت بازآفرینی تئاتری از رویدادهای تاریخی انجام میشود و غالبا مشارکتکنندگان فراوانی را درگیر خود میسازد. مثلا در ایالات متحده بازسازی جنگهای مدنی یکی از تفریحات مردمی محسوب میشود.
تئاتر موزهای همچون گونههای دیگر تئاتر کاربردی چالشهای زیادی ایجاد میکند. یکی از مهمترین آنها تبدیل بازدیدکننده اتفاقی یک موزه به تماشاگر یا به ایفاگر نقشی مشارکتی است. تماشاگران تئاتر موزه شاید تصادفیترین تماشاگران تئاترهای کاربردی باشند، زیرا معمولا به قصد یک تجربه تئاتر به موزه نمیآیند. اما تحقیقات نشان میدهند وقتی اجرایی موزهای بتواند توجه تماشاگران را جلب کند، ابزار یادگیری موثری خواهد بود که مردم آن را با اشتیاق به یاد خواهند آورد. چالش دیگر این است که چه مقدار تنوع چشمانداز یا دیدگاه میتواند قصه تاریخی به نمایش درآمده توسط اجراگران را غنا ببخشد. بازیگرانی که رویدادگاه نمایشی آنها موزه است باید بدانند موزهها که جزو نهادهای رایجاند ممکن است بسیار قدیمی باشند؛ بنابراین هنرمندان تئاتری که در چنین رویدادگاهی کار میکنند باید گفتوگو، پژوهش و رایزنی زیادی انجام دهند تا درک عمیقتری نسبت به فرآیند کارشان پیدا کنند. چالش دیگر رایزنی در این مورد است که آیا بازیگران میتوانند با ابزارهای تاریخی مجموعۀ یک موزه کار کنند و در این صورت، به چه شکل مجاز به انجام این کار خواهند بود. در این مورد باید سناریوها و منولوگهایی را هر روز چند بار تکرار کنند، در ضمن باید بداههساز توانایی باشند تا بتوانند به مشارکت بازدیدکنندگان واکنش نشان دهند و در عین حال در نقش خود باقی بمانند. در میان افراد میراثدوست، اختلاف نظرهای آشکاری وجود دارد. این اختلافها گاه این گمان را انتقال میدهد که هر آنچه تئاتری باشد جعلی است و هر آنچه ارزش میراث داشته باشد باید واقعی باشد. پس این سوال پیش میآید که چه طور کسی که شخصیتی تاریخی را، یا شخصیتی خیالی در یک دوره تاریخی را به نمایش میگذارد حقیقت را بازنمایی میکند و در عین حال تابع فرمان نهاد خاصی نیز هست. باز هم مانند دیگر تجربههای تئاتر کاربردی، بحث و بررسی، تدارک و آمادگی پیشین بسیار حتئز اهمیت است. بنا به تحقیقات، هر جا روی آموزش سرمایهگذاری بیشتری انجام شده، واکنش بازدیدکنندگان هم نسبت به ارزش تفریحی اثر و هم نسبت به یادگیری حاصل از آن، بینهایت مثبت بوده است. از پیشگامان تئاتر موزه در آمریکا میتوان به موزه علوم مینه سوتا، موزه علوم بوستون، گالری ملی هنرها و باغ وحش فیلادلفیا اشاره کرد.
منابع:
1.Prendergast, Monica&Saxton, Juliana, Applied Theatre : International case studies and Challenges for Practice, Intellect. The University of Chicago Press,2009
2.English Wikipedia. Pedagogy Theatre.